Professional Documents
Culture Documents
iravanline@yahoo.com .1استادیار باستانشناسی ،دانشگاه هنر ،دانشکده حفاظت و مرمت ،اصفهان ،ایران
htalaee@ut.ac.ir .2استاد تمام باستان شناسی ،دانشگاه تهران ،ایران
.3دانشجوی دکتری باستان شناسی ،دانشگاه هنر ،دانشکده حفاظت و مرمت ،اصفهان (نویسنده مسئول) Hamed.tahmasebizave@yahoo.com
|2فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه خراسان بزرگ
از فلز مفرغ و فلزات گرانبها همچون طال و نقره ،وجود انواع مقدمه
کاالهای شأنزا و روزمره است که از سنگهای بومی و وارداتی با توجه به کاوشهای جدید باستانشناسی در استان خراسان
شامل الجورد ،کلریت ،عقیق ،فیروزه و مرمر ساخته شدهاند. شمالی که به معرفی استقرارگاههای فرهنگ بلخی-مروی در
عالوه بر آن ،مجموعهای از اشیاء منحصر به فرد و احتماالً آیینی دشتهای بجنورد (تپه عشق و تپه یاور)Vahdati, ( ،
از جمله ستونهای مینیاتوری مرمری ،پیکرکهای ترکیبی ،)2014:19-27جاجرم (تپه چلو و تپه رفته)Vahdati, ( ،
باختری ،عصاهای قدرت ،تبرهای تشریفاتی و مهمتر از همه )2011:184 /Biscione & Vahdati, 2011:238و
مراسم و شیوههای تدفین (تدفین حیوانی ،تنوع وکثرت گورنهاده، اسفراین (جیران تپه)( ،وحدتی الف ،)2939 ،111-153 ،منجر
گذاشتن غذا همراه مردگان و گورهای یادمانی) ،در شکلگیری گردید ،دشتهای گرگان (استان امروزی گلستان) همسایه غربیِ
این مجموعۀ ارزشمند نقش داشتهاند (طهماسبی زاوه و ایروانی فرهنگ بلخی-مروی به شمار میآید .در همین راستا به منظور
قدیم.)39:2931 ، درک روابط میان این دو منطقه و بررسی احتمال وجود
اصطالح مجموعه باستانشناسی بلخی-مروی ،توسط استقرارهای این فرهنگ و گسترش آن در استان گلستان ،این
ساریانیدی در طول کاوشهای افغانستان در اواخر دهۀ 2321م بخش به بررسی ارتباطات تجاری ،فرهنگی و تأثیر و تأثرات میان
انتخاب و مورد استفاده قرار گرفت و باستانشناسان بسیاری از دشت گرگان و فرهنگ بلخی-مروی اختصاص دارد.
جمله هیبرت نیز از آن استفاده نمودند ( & Hiebert در استان گلستان25 ،محوطه مرتبط با دوره مفرغ جدید
.)Hiebert, 1994:1 /Lemberg-Karlovsky,1992:2 شناسایی شده است (عباسی )111:2931 ،که از این میان
استفاده از این نام از طرف ساریانیدی عالوه بر پیشگام بودن محوطههای کاوش شده شاهتپه ،تُرنگتپه ،یاریمتپه ،2نرگستپه
کاوشهای باستانشناسی در این منطقه و شباهت میان آثار و و تپه بازگیر در دشت گرگان دارای همپوشانی زمانی با فرهنگ
یافتههای این دو منطقه ،بدین سبب بود که وی ،گستره این بلخی-مروی (1911/1111تا2111/2911ق.م) است .به این
فرهنگ را در محدوده دو منطقه بلخ و مرو میدانست لیست ،میتوان گنجینه استرآباد و گنجینه زیارت را نیز افزود .بعد
( .)Sarianidi, 2002:86-87سالواتوری این نام رو به علت از معرفی مختصر این موارد ،در هر قسمت سعی میگردد به
جامع نبودن و در برنگرفتن مناطقی همچون خراسان و کوپتداغ بررسی ارتباطات احتمالی این استقرارها با فرهنگ بلخی-مروی
مناسب نمیداند (.)Salvatori, 2016:452 پرداخته شود.
عالوه بر آن ،فرانکفورت و کارلوسکی این نام را به علت مسألۀ مهم در این زمینه رسیدن به پاسخی مناسب برای این
دشوار بودن و همچنین به علت یونانی بودن نامهای بلخ و سوال است که آیا فرهنگ بلخی مروی در دشت گرگان نفوذ و
مرغیانه مورد انتقاد قرار داده و از آن رو که گسترش این فرهنگ گسترش داشته است؟ و کیفیت ارتباطات میان این فرهنگ و
را در راستای رودخانه جیحون (آمودریا) میپنداشتند ،نام تمدن دشت گرگان به چه نحوی بوده است؟ رسیدن به پاسخی مناسب
جیحون 9را پیشنهاد دادند ( Lemberg-Karlovsky, برای این سواالت ،هدف اصلی این نوشتار است.
.)2013:21/ Francfort, 2005:102سالواتوری نام تمدن 2
پیشینه مطالعاتی فرهنگ بلخی-مروی ( )BMAC
جیحون را به علت اینکه از لحاظ جغرافیایی محدود به حوضه فرهنگ بلخی-مروی ،به مجموعهای از محوطههای
آبریز رودخانه آمودریا است ،مورد انتقاد قرار میدهد استقراری (متعلق به 1911/1111تا2111/2911ق.م ).اطالق
( .)Salvatori, 2016:452در همین راستا باید بیان نمود که میشود که در پهنۀ جغرافیایی جنوب ترکمنستان ،شمالشرق
گستره پراکندگی استقرارگاههای فرهنگ بلخی-مروی در سمت ایران ،شمال افغانستان و جنوب ازبکستان و جنوبغرب
غربی رودخانه آمودریا بیشتر است و استقرارهای این فرهنگ در تاجیکستان شکل گرفته و گسترش یافته است .از ویژگیهای
سمت شرقی این رودخانه ،به غیر از بخش ابتدایی رودخانه بارز این فرهنگ ،وجود گونههای شاخص سفالی ،استفادۀ فراوان
مشاهده است .دورۀ IIIیاریمتپه همزمان با عصرمفرغ (-1111 .2یاریم تپه در دشت گرگان و در 3کیلومتری جنوب شهر گنبد قابوس
1111ق.م) است .متأسفانه اطالعات بیشتری از این محوطه تاکنون قرار دارد .این تپه با بیست متر ارتفاع در کنار رودخانه قرهسو واقع شده
منتشر نشده است (ملک شهمیرزادی.)2932 :922-921 ، است .حفاری در این محوطه در سال 2311م توسط دیوید استروناخ
1. Bactria Margiana Archaeological Complex آغاز شد و در نتیجه 99الیه استقراری در آن مشخص گردید .شواهد
9. Oxus Civilization استقرار در این تپه بطور منقطع از دورۀ نوسنگی تا دورۀ اشکانی ،قابل
فرهنگ بلخی-مروی و دشت گرگان9 |....
نکردهاند .به عبارتی رودخانه آمودریا ،مرز طبیعی میان خراسان و (منطقه وخش) ،تاکنون شناسایی نشده است .به همین علت بنظر
سرزمین ماوراءالنهر بوده است .استفاده از نام فرهنگ خراسان میرسد که استفاده از نام تمدن جیحون ،برای نامیدن این
بزرگ ،مانع از آن میشود که فرهنگ وخش که یکی از فرهنگ مناسب نیست .عالوه بر این در نقد این نام؛ ساریانیدی
زیرمجموعههای فرهنگ بلخی-مروی در جنوب تاجیکستان استفاده از نام تمدن را برای این مجموعه که فاقد خط و زبان
است را در زیر لوای این فرهنگ برشمرد .زیرا که وخش و خُتل نوشتاری است ،صحیح نمیداند .وی همچنین نام جیحون را به
در زمره محدودۀ جغرافیایی ماوراءالنهر بوده است .2دالیل و این علت که نام جدیدی است که از آن برای نامیدن رودخانه
مواردی از این قبیل ،مانع از پذیرش نام فرهنگ خراسان بزرگ آمودریا استفاده شده ،فاقد اعتبار تاریخی میداند .از این رو
میشود. ساریانیدی استفاده از نام تمدن جیحون را برای نامیدن این
بنابراین در این نوشتار به پاس پیشگام بودن کاوشهای مجموعۀ باستانشناسی رد میکند (.)Sarianidi, 2002:87
باستانشناسی ساریانیدی در دو منطقه بلخ و مرو ،در این پژوهش دادهها و مدارک جدید باستانشناسی از استقرارهای شمال-
از همان نام رایج فرهنگ بلخی-مروی استفاده میشود .این نام شرق ایران که از طریق کاوشها و بررسیهای باستانشناسی در
برخالف آنچه که منتقدانش میپندارند تنها واحههای بلخ و مرو محوطه چلو جاجرم ()Biscione & Vahdati, 2011:238
را شامل نمیگردد ،بلکه گسترۀ فرهنگی و جغرافیایی جنوب و تپه عشق بجنورد ( )Vahdati, 2014:19-27در استان
ترکمنستان ،شمال افغانستان ،جنوب تاجیکستان ،جنوب خراسان شمالی ،شهرک فیروزه نیشابور (باصفا و رحمتی-129 ،
ازبکستان ،شمالشرق و شرق ایران را شامل میگردد. ،)2932: 119تپه دامغانی (وحدتی و فرانکفورت91-22 ،
گاهنگاری فرهنگ بلخی-مروی ،)2993:تپه فریزی (صبوری و دیگران ،)222-32 :2939 ،تپه
به منظور ارزیابی بهتر از کیفیت ارتباطات میان فرهنگ نادری مشهد ( ،)Habibi & etal, 2015:826-844یاریم تپه
بلخی-مروی و منطقه گرگان ،الزم است تا گاهنگاری این درگز (شیخ )2939 ،در خراسان رضوی و محوطه رَزه درمیان
فرهنگ تبیین گردد .گاهنگاری این فرهنگ را میتوان به دو دوره (سروش و یوسفی ،)122-129 :2939 ،گوند باغستان فردوس و
زمانی ،دوران اوج و شکوفایی (2251-1911/1111ق.م) و دوران گورستان بکندای طبس (فرجامی )12:2931 ،در خراسان جنوبی
فروپاشی و انحطاط تدریجی ( 2251تا 2911ق.م) تقسیم بدست آمده ،نشان از حوزههای جدید گسترش و نفوذ فرهنگ
نمود(.)Luneau, 2015:303 بلخی-مروی در شمالشرق و شرق ایران دارد .از این رو بیشونه
هیبرت برای گاهنگاری این فرهنگ در واحه مرو ،گاهنگاری سه و وحدتی برای نامیدن این فرهنگ ،نام فرهنگ خراسان بزرگ
دورهای را قائل است: را پیشنهاد نمودند .نگاهی اجمالی به نقشه پراکنش استقرارهای
دوره اول :از اواخر نمازگاه Vبرابر است با 1111تا2311ق.م این فرهنگ در شمال افغانستان ،جنوب ترکمنستان ،شرق
دوره دوم :با دادههایی از گنور و تغلق 12برابر با ازبکستان و شمالشرق ایران نشان میدهد که این فرهنگ در
1111تا2251ق.م راستای رودخانه آمودریا و یا در دو واحه بلخ و مرو شکل نگرفته
دوره سوم :با دادههایی از سطح گنور که برابر با و حوزۀ اصلی گسترش و پراکندگی آن شامل محدودهای است
2911تا2511ق.م است (.)Hiebert, 1994:80 که در دوران اسالمی با عنوان خراسان بزرگ شناخته میشود.
دراین نوشتار با پذیرش گاهنگاری سه دورهای پیشنهادی باید بیان داشت ،هرچند احساسات ملیگرایی باعث پذیرش
هیبرت برای فرهنگ بلخی-مروی و با کمی تغییرات جزئی ،یک و استقبال از نام خراسان بزرگ برای نامیدن این فرهنگ می-
گاهنگاری سه دورهای پیشنهاد میگردد .تقسیم گاهنگاری گردد؛ اما حوزۀ گسترش این فرهنگ در شرق رودخانه آمودریا،
فرهنگ بلخی-مروی به سه دوره و تفکیک آن از یکدیگر با مانع از پذیرش این نام میگردد .در متون و منابع اسالمی ،به
توجه به معیارهای زیر صورت پذیرفته است: خوبی حدود و مرزهای خراسان بزرگ شناخته شده و هیچگاه
دوره :Iمرحله شکلگیری فرهنگ بلخی-مروی در هستههای ساحل شرقی رودخانه آمودریا را در زمره خاک خراسان عنوان
بدخشان است» (اصطخری .)2912 :122-129 ،در همین زمینه این- .2اصطخری در این زمینه مینویسد« :شهرهای ختل را در ماوراالنهر
حوقل چنین بیان میدارد« :نخستین والیتها از ماوراءالنهر که بر کناره نهادیم .وخش بزرگترین شهر ختل است و ختل میان رود وخشاب و
آمودریا است ختل و وخش هستند» (ابن حوقل.)111:2915 ،
|4فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه خراسان بزرگ
----- هیردای تپه(؟) الیه6تا 4گنور شمالی ،کللی6 2922/2422تا2222 Ia I
----- داشلی 9 الیه6تا 4گنور شمالی ،گورستان 2222تا 2222/2622 Ib
سلطنتی ،گورستان گنور ،کللی9و4
ساپالی ،جارکوتان، داشلی،64-3 ،1-6 الیه 1گنورشمالی ،گورستان گنور، 2222/2622تا IIa II
جارکوتان4 کاخ و معبد معماری گنورجنوبی ،تغلق6و،26 6752/6022
فاز Bشورتاغای داشلی،9 قبور تغلق 26و24
جارکوتان داشلی6و،0-7 ،9 تأخیربای ،9سطح گنورجنوبی، 6752/6022تا IIb
(فازکوزعلی، 64تا67و ،63 گورستان گنور ،تغلق 26 6522/6452
مالعلی) ،بوستان تیکار6و ،2نیچکین
،7-4مالعلی ،معبد و واحه فرخآباد
جارکوتان1
---- داشلی ،9تیکار 6و2 تأخیربای 9و 6 6522/6452تا III
6922/6422
ماخذ :نگارندگان
است؛ از هشت ترانشه بدست آمده که بر اساس سبکهای سفالی فرهنگ بلخی-مروی و استقرارگاههای دشت گرگان
و نیز عمق مطلق یافتهها 2توسط گاهنگاری نسبی طبقهبندی برای بررسی ارتباط میان فرهنگ بلخی-مروی و دشت
شدهاند (اورساریا .)212:2991 ،شاه تپه فاقد فضای مشخص به گرگان ،به مطالعه مدارک و یافتههای باستانشناسی از
نام گورستان است و 225تدفین شناسایی شده در آن ،در تمام استقرارگاههای شاهتپه ،تُرنگ تپه ،نرگس تپه ،تپه بازگیر ،گنجینه
سطح محوطه پراکندهاند .با این وجود در این تپه ،میتوان بخش زیارت و گنجینه استرآباد پرداخته میشود.
مسکونی (ترانشه Aو )Bرا از بخش مربوط به انجام فعالیتهای شاه تپه
تولیدی (ترانشههای )B-D-E-F-G-Hجدا نمود (همان-219، شاه تپه ،محوطهای به ابعاد 215 ×295متر است که در
.)211 21کیلومتری شمالغرب شهر گرگان و در جنوبشرق دریای
اورساریا در راستای بازنگری گاهنگاری نسبی و پیشنهادی مازندران واقع شده است ( .)Arne, 1949:363این تپه در سال
آرنه در شاه تپه؛ با مقایسه و تحلیل آثار و یافتههای این تپه با 2391م .توسط آرنه باستانشناس سوئدی کاوش شد .یافتههای
تپه حصار دامغان و تُرنگ تپه ،گاهنگاری ذیل را پیشنهاد میدهد: حاصل از این کاوش ،که بخش اعظم آن حاصل کاوش در قبور
جدول .2گاهنگاری پیشنهادی شاهتپه
بازه زمانی پیشنهادی اورساریا بازه زمانی پیشنهادی آرنه تُرنگ تپه تپه حصار شاه
(اورساریا)212:2991 ، )(Arne, 1945:323 تپه
پایان هزاره پنجم و نیمه نخست هزاره 3200-2800ق.م I-IIA IC III
چهارم ق.م
نیمه دوم هزاره چهارم ق.م -------------- IIB IIA-IIB III-
IIb
نیمه نخست هزاره سوم ق.م 2800-2300ق.م ------- IIIA-IIIB IIb
نیمه دوم هزاره سوم و آغاز هزاره دوم 2300-2000ق.م IIIC1 IIIC IIa2
ق.م 2000-1800ق.م IIIC1 IIIC IIa1
ماخذ :نگارندگان
دوره یک متر پایینتر از سطوح استقراری همزمان خود قرار دارند. .2فرض آرنه (کاوشگر شاه تپه) ،بر این بوده است که تدفینهای هر
|1فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه خراسان بزرگ
تدفین A IIa S4است که شبیه به نمونههای حصارIIIC دوره زمانی شاهتپه ،IIa2-1دارای همپوشانی زمانی با دوران
( )Arne, 1945:304-305 & fig:663و جزء آثاری است شکلگیری و اوج فرهنگ بلخی-مروی (2251-1911ق.م)
که همزمان با شکلگیری و گسترش فرهنگ بلخی-مروی در است .بررسی و مطالعه آثار و یافتههای این دوره میتواند در
شمالشرق ایران رواج مییابد.5 راستای شناسایی ارتباطات میان این محوطه با فرهنگ بلخی-
)1ستون مینیاتوری :این دسته از اشیاء یکی از تولیدات و مروی ایفای نقش نماید.
شاخصههای فرهنگ بلخی-مروی به شمار میروند که تاکنون با توجه به اطالعات ناقص چاپ شده از الیهنگاری شاه تپه و
کارکرد اصلی آنها مشخص نشده است .این اشیاء در بیشتر همچنین توجه به این مورد که حجم انبوه یافتههای این محوطه
مواقع از ساختارهای تدفینی بدست میآیند .یک عدد ستون مربوط به تدفینهاست ،به ناچار در این قسمت فقط به بررسی
مینیاتوری از تدفین B IIa S1شاه تپه ،شناسایی شده است قبور دوره IIaپرداخته شده است 11 .تدفین از مجموع 225
(.)Arne, 1945: pl XXVI, fig:195 تدفین کاوش شده در شاه تپه ،مربوط به دوره IIaاست .که از
)9دستساختههای مرمری :یکی از بارزترین شباهتهای موجود این تعداد 29تدفین متعلق به کودکان و 19تدفین به افراد
میان شاهتپه و فرهنگ بلخی-مروی ،تولیدات مرمری است. بزرگسال و در یک تدفین نیز مادر به همراه فرزند ( Arne,
دستساختههای مرمری ،یکی از مهمترین تولیدات و از جمله )1945:132- C IIa S22دفن شده است .همانطور که پیشتر
شاخصههای این فرهنگ است .رواج استفاده از ظروف مرمری بیان شد ،تدفینها در تمام سطح تپه پراکندهاند ،بصورتی که در
در شاه تپه از دوره IIaشروع شده و تا قبل از این دوره شواهدی بازه زمانی مورد مطالعه 1 ،تدفین در ترانشه 1 ،Aتدفین در
مبنی بر استفاده از سنگ مرمر در این محوطه گزارش نشده است. ترانشه 9 ،Bتدفین در ترانشه 2 ،Cتدفین در ترانشه 9 ،E
ظروف مرمری شاهتپه شبیه به نمونههای مرمری دوره IIICتپه تدفین در ترانشه 22 ،Fتدفین در ترانشه Gو 1تدفین در ترانشه
حصار است .با توجه به اینکه تاکنون آثار کارگاه و شواهد تولید Hقرار داشته است .همچنین ترانشه Dفاقد تدفینی متعلق به
ظروف مرمری در دشت گرگان و تپه حصار شناسایی نشده ،به این دوره است .از این میان 21تدفین فاقد گورنهاده است که
احتمال میتوان این ظروف را جزء کاالهای وارداتی از فرهنگ چهار گور متعلق به کودکان و هشت تدفین دیگر به افراد
بلخی-مروی و نشاندهندۀ ارتباطات تجاری میان این فرهنگ و بزرگسال تعلق دارد (.)Arne, 1945:127-144
دشت گرگان محسوب نمود. تا پیش از دوره ،IIaگورنهادههای تدفینهای شاهتپه بجز در
)1مهرههای الجورد :چهار عدد مهره از جنس سنگ الجورد از مواردی انگشتشمار ،مختص به 1تا 1عدد ظرف سفالی است.
شاهتپه شناسایی شده که تمام این چهار عدد در تدفین B IIa اما با شروع این دوره ،عالوه بر ظروف سفالی ،طیفی از ظروف
،S7قرار داشتهاند ( .)Arne, 1945:286با توجه به وجود مرمری ،1مُهرهها ،9اشیای فلزی به عنوان گورنهاده در داخل گور
معادن الجورد در بدخشان ،به احتمال این مهرههای الجوردی قرار داده میشد .همچنین در این دوره شواهدی از سنت گذاشتن
بر اثر گسترش ارتباطات تجاری و فرهنگی میان شاه تپه و غذا برای متوفی 1را میتوان در برخی از قبور مشاهده نمود.
فرهنگ بلخی-مروی به این محوطه منتقل شده است. در زمینه تشابهات میان فرهنگ بلخی-مروی و شاهتپه ،میتوان
)5سرمهدان سنگی :یک عدد سرمهدان سنگی (خاکستری رنگ به موارد ذیل اشاره نمود:
به ابعاد 1در 9/2سانتیمتر) با خطوط کنده بر بدنه به صورت )2تبر یا کلنگ مینیاتوری مسی :این شی جزء گورنهادههای
آهک و در تعداد کم عقیق ،قیر و الجورد بصورت گردنبند و تک مهره .2شمارهدهی تدفینهای شاه تپه طبق شماره گذاری آرنه انجام شده
به عنوان گورنهاده از داخل تدفینهای ( A IIa S5/ B IIa S7/ C است .در این روش حرف اول انگلیسی ،شماره ترانشه است .حروف
IIa S2/ E IIa S1/ E IIa S3/ F IIa S1/ G IIa S2/ G IIa رومی مربوط به دوره زمانی ،حرف Sمخفف تدفین و اسکلت است و
)S4/ G IIa S5/ H IIa S2دورۀ IIaدر شاه تپه بدست آمده است. شماره بعد از این حرف شماره تدفین را نشان میدهد .برای مثال C
.1در تدفین E II S2/ E IIa S3شواهدی از سنت قرار دادن غذا ،IIa S2تدفین شماره دو مربوط به دوره IIaدر ترانشه Cاست.
در ظروف سفالی در داخل تدفینهای شاهتپه شناسایی شده است. .1ظروف مرمری به عنوان گورنهاده از داخل تدفینهای ( A IIa S5/
.5به این نکته باید توجه نمود که اشیاء فلزی بدست آمده از کاوشهای )B IIa S7/ E IIa S3/ F IIa S1/ G IIa S2/ G IIa S7در
باستانشناسی در محوطههای دشت گرگان بسیار شبیه به نمونههای شاه تپه بدست آمده است.
فرهنگ حصار هستند .از این رو به احتمال این آثار جزء محصوالت .9انواع مهرههای سنگی از سنگهای متنوعی از جمله مرمر ،گچ،
وارداتی دشت گرگان از محوطه حصار هستند.
فرهنگ بلخی-مروی و دشت گرگان7 |....
تُرنگ تپه زیگزاگی (شی شماره )111از تدفین ،E IIa S3شناسایی شده
تُرنگتپه در دشت گرگان و 29کیلومتری شمالشرقی شهر است.)Arne, 1945:157, Pl XXXIV, Fig:236(2
گرگان و جنوبشرق دریای مازندران در روستایی به همین نام سرمهدانهای سنگی در دشت گرگان پیش از این شناسایی نشده
در بخش بهاران شهرستان گرگان قرار دارد (نوکنده، و این نمونه بسیار شبیه به نمونههای فرهنگ بلخی-مروی است.
.)511:2931نخستین بار وولسین 1باستانشناس آمریکایی در مطالعه و بررسی یافتهها و گورنهادههای شاهتپه IIa2-1نشان-
سال 2392م .در تُرنگ تپه کاوش نمود .سپس ژان دهه9به مدت دهنده عدم تأثیرپذیری این محوطه از فرهنگ بلخی-مروی
دوازده فصل (2311-2322میالدی) در آن به کاوش پرداخت.1 است .به عبارتی فرهنگ بلخی-مروی در راستای گسترش
وی ،محوطه باستانی تُرنگ تپه را به پنج بخش؛ تپه بزرگ،5 مرزهای غربی خویش ،نتواسته وارد حوزه جغرافیایی شاهتپه و
گورستان ،1تپه کوچک ،2دهکده9و تپه جنوبی 3تقسیم نموده اس دشت گرگان شود .وجود آثار متشابهه فوق ،نشاندهندۀ ارتباطات
تجاری-فرهنگی میان فرهنگ بلخی-مروی و شاه تپه است.
جدول .9گاهنگاری تُرنگتپه
بازه زمانی زیر دوره دوره
صفوی-قاجار ----- VIII
قرون اولیه اسالمی ----- VII
اواخر ساسانی ----- VI
اشکانی VA-C V
عصر آهن IVA-B IV
بعد از حصارIIIC21 IIIC2 III
حصارIIIC IIIC1
حصارIIIB IIIB
حصارIIIA IIIA
حصارII IIB II
حصار IIو شاه تپهIII IIA
حصارIC IC I
چشمه علی IB
جیتون IA
ماخذ)Deshayes, 1970:208( :
5 .Grand Tepe .2به احتمال شی شماره 119در این تدفین که آرنه از آن با عنوان
1. Cimetiere ( )Awlیاد میکند .یک میلۀ مسی مرتبط با سرمهدان سنگی شماره
2 .Petit Tepe 111باشد .اندازه این شی 1/1سانتیمتر ذکر شده است ( Arne,
9 .Village .)1945:157
3 .Tepe Sud 1. Wulsin
.21هرچند ژان دهه دوره IIIC2را به بعد از حصار IIICمرتبط می- 9. Jean Deshayes
داند ،اما با توجه به تاریخ کربن2322 ،21ق.م که هیبرت از این الیه .1ادامه کاوشها و انتشار گزارش نهایی با مرگ ناگهانی ژان دهه،
ارائه میدهد ( ،)Hiebert, 1994:87میتوان دوره IIIC2را همزمان ناتمام ماند .وی نتواست جز چند گزارش کوتاه و مقدماتی چیزی درباره
با دوره IIICحصار و به ویژه همزمان با تپه گنج دانست .تپه گنج ،در کاوشهای تُرنگ تپه منتشر نماید .از سه مجلد کتاب تُرنگ تپه (مس
فاصله زمانی2911-1111ق.م (تاریخ کربن2215-2311 ،21ق.م)، سنگی تا مفرغ /عصرآهن تا دوره پارت /دوره ساسانی و عصر اسالمی)،
تاریخگذاری شده است (.)Dyson & Lawn, 1989:142 فقط کتاب دوران ساسانی و اسالمی آن در سال 2392م .به کوشش
بوشارال و لکومته چاپ شده است.
|0فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه خراسان بزرگ
تُرنگ تپه که همزمان با دوره IIICتپه حصار است ،از اطالعات مدارک و مستندات عصرمفرغ تُرنگ تپه ،دوره IIIAاز روی
حاصل از کاوش در تپه کوچک ،تپه جنوبی و تراس بلند1شناخته اطالعات حاصل از حفاری ترانشه Aو Bبدست آمده و مدارک
شده است ( /Deshayes, 1987:11اسکالونه،221-222 ، دوره IIIBدر حفاری ترانشه A 2و Bدر تپه کوچک ،ترانشه 1
.)2931 Cو D9در تپه جنوبی شناسایی شده است .همچنین دورهIIIC
شده است .ژان دهه تاریخ کربن 1111±221 ،21ق.م ،را برای اطالعات مربوط به عصر مفرغ تُرنگتپه در کنار اطالعات
کانتکستی که ستون مینیاتوری تُرنگ تپه از آن شناسایی شده، یاریمتپه و دورههای IIa2-1شاه تپه ،نشاندهنده یک افق
ارائه میدهد ( .)Deshayes, 1974:491وجود ستونهای همگون فرهنگی در دشت گرگان است که تا حدودی با فرهنگ
مینیاتوری در دشت گرگان را میتوان در راستای ارتباطات بلخی-مروی در ارتباط بوده است .اسکالونه معتقد است که
تجاری میان فرهنگ بلخی-مروی و دشت گرگان تفسیر نمود. تُرنگتپه با توجه به مدارک موجود با مراکز استقراری در اطراف
نرگس تپه کوپتداغ و نیز استقرارگاههای حوضۀ آمودریا در ارتباط بوده است
نرگس تپه با ابعادی در حدود 31 ×211متر و به ارتفاع پنج (اسکالونه.)2931 ،221-222 ،
متر ،در هفت کیلومتری شمال شهر گرگان قرار دارد .این محوطه متأسفانه چاپ ناقص اطالعات عصرمفرغ تُرنگتپه ،امکان
بین دو محوطه مهم تُرنگ تپه و شاه تپه قرار گرفته ،به نحوی بررسی و مطالعه دقیق این دوره را امکانپذیر نمیسازد .اما همین
که در هفت کیلومتری شمالشرق آن تُرنگتپه و 1/5کیلومتری دادههای ناقص چاپ شده ،نشان میدهد که تُرنگ تپه همانند
شمالغرب آن شاهتپه قرار دارد .این تپه نخستین بار توسط گروه شاه تپه به دور از تأثیرات فرهنگی فرهنگ بلخی-مروی است.
باستانشناسی دانشگاه هیروشیما ژاپن به سرپرستی هیروشی با این وجود ،شناسایی دو عدد ستون مینیاتوری در تُرنگتپه،
شیومی در سال 2959هـ.ش شناسایی گردید .با توجه به نشاندهنده وجود ارتباط میان تُرنگتپه با استقرارگاههای
قرارگیری این تپه در مسیر عبور باند فرودگاه گرگان ،کاوشهای فرهنگ بلخی-مروی است.
نجات بخشی آن در سال 2995هـ.ش توسط قربانعلی عباسی ستونهای مینیاتوری ،یکی از تولیدات و شاخصههای
صورت گرفت (عباسی .)22:2931 ،طی این مطالعات چهار دوره فرهنگ بلخی-مروی به شمار میروند .تاکنون کارکرد اصلی
فرهنگی ذیل شناسایی شد آنها مشخص نشده و در بیشتر مواقع از ساختارهای تدفینی
بدست میآیند .دو عدد ستون مینیاتوری از تُرنگ تپه شناسایی
مفرغ متأخر تا عصرآهن911-2211( IIIق.م) خالی از سکنه بوده .2کاوشگر نرگستپه به اشتباه دوره هخامنشی را به عنوان عصر
است. آهن IVمعرفی نموده است.
.1به این نکته توجه نمایید که نرگس تپه در بازه زمانی بین عصر
|62فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه خراسان بزرگ
به احتمال مهاجرت این اقوام به جنوب و گسترش ارتباطات تجاری و .2نزدیکترین کانسار آرسنیکدار ،کانسار تکنار در 911کیلومتری
فرهنگی ،عامل انتقال اسب اهلی شده به فرهنگ بلخی-مروی بوده شرق تپه حصار و 11کیلومتری شمالغربی بردسکن در خراسان رضوی
است. قرار دارد (پیگوت.)122:2932 ،
.1این اقوام به عنوان گروه انسانی اهلی کننده اسب شناخته گردیده و
فرهنگ بلخی-مروی و دشت گرگان66 |....
همچنین دو عدد سُرنای حبابی شکل 2از جنس طال ،در میان اهلی و ارابه به فالت ایران شناخته میشود.
این گنجینه قرار دارد ( Rostovtzeff, 1920:6/ De Bode, تپه پوکردوال
)1844:Pl:XVIکه به لحاظ گونهشناسی شبیه به نمونههای این تپه در شرق شهر گرگان در کنار بزرگراه مشهد-گرگان
حصار )Schmidt, 1937:209( IIICو فرهنگ بلخی-مروی قرار گرفته است .ابعاد آن 55×35متر و به ارتفاع 1/5متر از
است (.)Lawergren, 2003:47 سطح زمینهای اطراف در کنار رودخانه پوکردوال قرار دارد .این
سرنا یا ترومپت به عنوان یکی از ابزارآالت موسیقی ،از شرق محوطه در سال 2929هـ.ش شناسایی گردید.
ایران ،شمال افغانستان و جنوب ترکمنستان در بازه زمانی اواخر بر اساس نتایج حاصل از کاوشهای باستانشناسی ،چهار
هزاره سوم ق.م و اوایل هزاره دوم ق.م شناسایی شده است. دوره فرهنگی ذیل در آن شناسایی شد :پوکردوال :Iدوره
شناسایی بیشتر این اشیاء از کاوشهای غیرمجاز در بلخ و نوسنگی ،پوکردوال :IIدوره مفرغ ،پوکردوال :IIIدوره اشکانی و
خریداری آنان در بازار کابل سبب گردید تا آنها با عنوان پوکردوال :IVدوره اسالمی در آن مشخص گردید (عباسی،
سرناهای بلخی وارد مجموعههای خصوصی و موزههای .)215:2931
کشورهای اروپایی و آمریکایی شوند .کاوشهای گنورتپه ،تعلق دوره مفرغ در این تپه به سه دورۀ مفرغ قدیم (پوکردوال،)IIa
این اشیاء را به فرهنگ بلخی-مروی روشن گردانید ،از این رو میانی (پوکردوال )IIbو جدید (پوکردوال ،)IIcتقسیم شده است.
آنها را با عنوان سرناهای تمدن جیحون یا سرناهای جیحونی دوره مفرغ متأخر در این محوطه دارای شباهتهایی با شاه-
معرفی نمودند .شناسایی این اشیاء در قبور گنورتپه و تدفینهای تپه ،IIa2ترنگ تپه IIIC1و نرگستپه IIIaاست (همان.)219 ،
همزمان در حصار ،نشان از تعلق این اشیاء به بازه زمانی -1111 به طور خالصه ،هیچ گونه یافتهای که بر تأثیر و تأثر و یا ارتباط
2911ق.م دارد ( .)Lawergren, 2003:47تاکنون نُه عدد میان این محوطه با فرهنگ بلخی-مروی داللت داشته باشد ،در
سُرنا از طریق کاوشهای باستانشناسی و 91عدد از طریق تپه پوکردوال شناسایی نشد.
حفاریهای غیرمجاز شناسایی شده است. گنجینه استرآباد
یک آینه دستهدار نیز در میان اشیاء این گنجینه وجود دارد ( در سال 2912م ،در نزدیکی شهر گرگان ،گنجینه استرآباد
/Rostovtzeff, 1920:7سیدسجادی )92:2931 ،که شبیه به کشف گردید .این گنجینه توسط دوبود ( De Bode,
نمونههای بلخی-مروی و نمونه بدست آمده از گنجینه زیارت )1844:248-255و رستوزف (Rostovtzeff, 1920:4-
(عباسی-122:2931 ،شکل )2:9است. ،)27مورد مطالعه قرار گرفت .این گنجینه متشکل از چهارده
گنجینه زیارت شی که شامل :دو عدد ظرف طالیی ،دو عدد سرنای طالیی،
این گنجینه از محوطه پشت الم در روستای زیارت خاصه رود چهار عدد ابزارآالت فلزی ،یک عدد آینه ،یک عدد کلنگ دو سر،
در 29کیلومتری جنوب شهر گرگان بدست آمده است .در سال دو ظرف سنگی و دو پیکرک سنگی به رنگ قرمز و زرد است.
2912هـ.ش در یک گور ،مجموعه فلزی شامل یک سربند ،دو بر روی دو ظرف طالیی این گنجینه ،نقوش برجسته و کنده
دستنبد زرین ،دو عدد سنجاق و یک آینه مفرغی شناسایی شد1
انسانی ،گیاهی و جانوری قابل مشاهده است ( De Bode,
(عباسی -122:2931 ،شکل / 2کشیری .)112:2991 ،در همان .)1844:250/ Rostovtzeff, 1920:6-8
سال 55ظرف سفالی در طی حفاری غیرمجاز در این محوطه از در میان اشیاء این گنجینه ،یک کلنگ دو سر وجود دارد
قاچاقچیان شناسایی گردید .این مجموعه را ظروف سفالی Rostovtzeff, 1920:13/ De ( Bode,
خاکستری و آجری رنگ شامل میگردد(9اکبری.)52:2991 ، )1844:Pl:XVIکه شبیه به نمونههای بدست آمده از بازگیر،
آینه دستهدار مفرغی گنجینه زیارت (عباسی-122:2931 ، حصار IIICو فرهنگ بلخی-مروی است.
استرآباد قرار داشتهاند. .2این گروه به مانند سرناهای ساده است ،با این تفاوت که در قسمت
.1الهه کشیری ،گنجینه روستای زیارت را متعلق به عصرآهن میداند میانی لوله استوانهای یک برآمدگی کروی وجود دارد 29 .عدد سرنا از
(کشیری.)112:2991 ، مجموع 19عدد سرنای شناسایی شده ،به این گروه تعلق دارد .از این
.9متاسفانه طرح و عکس این مجموعه سفالی ،منتشر نشده است. میان سه عدد از گنورتپه ،سه عدد از حصار ( & H3224, H3225
)Schmidt, 1937:209( ،)H3226و دو عدد نیز در میان مجموعه
|62فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه خراسان بزرگ
شواهد فلزگری در دشت گرگان و نبود معادن مسآرسنیکدار در شکل ،)2:9شبیه به نمونههای بدست آمده از فرهنگ بلخی-
منطقه ،میتوان این تولیدات فلزی را جزء محصوالت وارداتی از مروی است .آینههای فلزی فرهنگ بلخی-مروی ،عموماً از
محوطه حصار به دشت گرگان دانست. جنس مفرغ (مس و آرسنیک) و به شکل یک صفحۀ گرد فلزی
بنابراین فرهنگ بلخی-مروی در راستای گسترش مرزهای ساخته شدهاند .این صفحهها بین ده تا چهارده سانتیمتر قطر
غربی ،نتواسته وارد حوزه جغرافیایی دشت گرگان شود .از همین دارند و اندکی محدب هستند .در برخی از نمونهها یک دسته
رو و با توجه به نتایج کاوشهای باستانشناسی در خراسان فلزی برای این آینهها تعبیه شده است .آینههای مفرغی در
شمالی که به معرفی و شناسایی استقرارگاههای فرهنگ بلخی- گستره فرهنگ بلخی-مروی از گورستان گنور ( Sarianidi,
مروی در دشتهای بجنورد (تپه عشق و تپه یاور) ،جاجرم (تپه ،)2007:293ساپالیتپه (،)Luneau, 2008:151, Fig11
چلو و تپه رفته) ،و اسفراین (جیران تپه) ،منجر گردیده ،میتوان از استقرارهای فرهنگ حصار در تاجیکستان ( Vinogradova
با کمی تغییرات جزئی ،مرزهای امروزی استان خراسان شمالی ،)& Lombardo, 2002:111تپه جلوت در جنوب
با استان گلستان را به عنوان آخرین حد گسترش استقرارگاههای تاجیکستان ( ،)Lombardo & et al, 2014:11تدفین شماره
فرهنگ بلخی-مروی در این منطقه معرفی نمود .از این رو 151آلتینتپه ( ،)Masson, 1988:43 & Pl. XVاز فرخ-
مناطق غربی استان خراسان شمالی (شهرستان مانه و سملقان؛ آباد IIدر شمالغرب افغانستان (کوهل )911:2931 ،و از مواللی
اراضی محدوده پارک ملی جنگل گلستان) به عنوان مناطق شناسایی شده است (همان .)199 ،همچنین در نیمۀ شرقی
تماس فرهنگی میان فرهنگ بلخی-مروی و فرهنگ ایران ،یک آینه دستهدار از گنجینه استرآباد (سیدسجادی،
عصرمفرغی دشت گرگان معرفی میگردد. ،)92:2931یک آینۀ دستهدار از حصار (اشمیت )192:2932 ،و
فهرست منابع سه عدد از شهداد شناسایی شده است (حاکمی991 ،و:131
اسکالونه ،انریکو .)2931( .باستانشناسی جوامع ایران باستان .)2995
(در هزاره سوم پیش از میالد)( .ترجمه سیدمنصور سیدسجادی). سربند گنجینه زیارت (عباسی -122:2931 ،شکل ،)2:1شبیه
تهران :سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها به نمونههای بدست آمده از گنورتپه (،)Sarianidi, 2007:94
(سمت). شهداد (حاکمی )131:2995 ،و حصار ( Schmidt, 1937: Pl.
اشمیت ،اریخ .)2932( .کاوشهای تپه حصار دامغان( .ترجمه )LVI, H3221 & H2362است.
کوروش روستایی) .اداره میراث فرهنگی ،گردشگری و صنایع نتیجه گیری
دستی استان سمنان. با مطالعه و بررسی شباهتهای موجود میان استقرارهای
اکبری ،زهرا .)2991( .معرفی و هویت بخشی سفالینههای عصر مفرغی دشت گرگان و فرهنگ بلخی-مروی ،میتوان این
روستای زیارت گرگان .چکیده مقاالت همایش بینالمللی چنین نتیجهگیری نمود که علی رغم اثبات وجود ارتباطات
باستانشناسی ایران :حوزه شمال و شمال شرق .تهران: تجاری و فرهنگی میان استقرارگاههای فرهنگ بلخی-مروی و
پژوهشکده باستانشناسی .ص.52 دشت گرگان ،تاکنون داده و مدرک باستانشناسی که بر وجود
اورساریا ،فابریزیا .)2991( .شاه تپه رویکردی نو به کاوشهای استقرارگاهها یا گورستانهای مرتبط با فرهنگ بلخی-مروی در
قدیمی .ترجمه شادی گنجی .نامه پژوهشگاه .شماره 12و .11 دشت گرگان داللت داشته باشد ،شناسایی نشده است .محدود
شباهتهای موجود در برخی از آثار و شناسایی اشیاء مرتبط با
صص.219-212
فرهنگ بلخی-مروی در دشت گرگان (همچون ستونهای
باصفا ،حسن و مهدیه رحمتی .)2932( .گزارش مقدماتی
مینیاتوری در تُرنگ تپه و شاهتپه ،سنگ وزنه نرگس تپه ،ظروف
کاوش باستانشناختی در محوطه شهرک فیروزه نیشابور .مزدک-
مرمری شاهتپه ،آینه مفرغی و سربند گنجینه زیارت ،آینه مفرغی
نامه .به کوشش جمشید کیانفر و پروین استخری .شماره ،5
و سرناهای گنجینه استرآباد) تنها نشان از وجود ارتباطات
صص .119-129
تجاری-فرهنگی (به صورت محدود) میان فرهنگ بلخی-مروی
حاکمی ،علی .)2995( .سلسله گزارشهای باستان-
و استقرارگاههای عصرمفرغی دشت گرگان دارد .همچنین با
شناسی( .)29گزارش هشت فصل بررسی وکاوش در توجه به شباهتهای موجود میان آثار فلزی محوطههای دشت
شهداد(دشت لوت) 2951-2912ه.ش .به کوشش محمود گرگان به لحاظ تکنیک ساخت ،جنس (مفرغ آرسنیکی) و گونه-
شناسی با تولیدات مفرغی تپه حصار ،IIICهمچنین عدم وجود
فرهنگ بلخی-مروی و دشت گرگان69 |....
شمال و شمال شرق .تهران :پژوهشکده باستانشناسی .ص.112 موسوی .تهران :پژوهشکده باستان شناسی.
کوهل ،فیلیپ .)2931( .باستانشناسی آسیای مرکزی از پارینه سروش ،محمدرضا و صاحب یوسفی .)2939( .محوطهی رزه،
سنگی تا عصرآهن .ترجمه حسین رمضانپور و معصومه مرادیان. شاهدی از استقرارهای هزارهی سوم تا دوران تاریخی در خراسان
تهران :نشر سمیرا. جنوبی .مقالههای کوتاه دوازدهمین گردهمآیی ساالنهی باستان-
شناسی ایران .ویراستار :کوروش روستایی و مهران غالمی.
مصلحی ،مرضیه ،مهناز عبداهلل خان گرجی ،نیما نظافتی،
تهران :پژوهشکده باستانشناسی ،صص.129-122
جبرئیل نوکنده و قربانعلی عباسی .)2939( .مطالعات باستان- سیدسجادی ،سیدمنصور .)2931( .نخستین شهرهای فالت
سنجی و مرمتی بر روی منتخبی از اشیاء مس-پایه دوره مفرغ ایران .جلد اول .چاپ پنجم .تهران :سمت.
پایانی از تپه بازگیر ،دشت گرگان .مجله مطالعات باستانشناسی. شیخ ،محمد .)2939( .بررسی سیستماتیک یاریم تپه درگز
دوره .1ش .2صص.219-222 (بررسی استقرار پیش از تاریخی یاریم تپه درگز و تدوین
ملک شهمیرزادی ،صادق .)2932( .ایران در پیش از تاریخ گاهنگاری با استناد به یافتههای سفالی) .پایان نامه کارشناسی
«باستانشناسی ایران از آغاز تا سپیده دم شهرنشینی» .تهران: ارشد دانشگاه سیستان و بلوچستان.
سبحان نور. صبوری ،هادی ،طالیی ،حسن و عمران گاراژیان.)2939( .
نوکنده ،جبرئیل .)2931( .گمانهزنی به منظور تعیین عرصه و بررسی فرآیندهای پس از نهشت شدن :نمونه مورد مطالعه ،تپه
پیشنهاد حریم ترنگتپه .گزارشهای چهاردهمین گردهمآیی فریزی در دشت سبزوار .مطالعات باستانشناسی .دوره .1شماره
ساالنه باستانشناسی .به کوشش حمیده چوبک .تهران: ،1صص .222-32
طهماسبی زاوه ،حامد و ایروانی قدیم ،فرشید .)2931( .تپه
پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری .صص .511-511
حصار دامغان و فرهنگ بلخی-مروی .فصلنامه علمی-پژوهشی
نوکنده ،جبرئیل ،حمید عمرانی رکاوندی و قربانعلی عباسی.
پژوهشنامه خراسان بزرگ .سال ششم .شماره .12زمستان.2931
( .)2991گزارش مقدماتی کشف مجموعه بازگیر دشت
صص.211-32
گرگان .2923گزارشهای باستانشناسی .1تهران:پژوهشکده
عباسی ،قربانعلی .)2931( .گزارش پایانی کاوشهای باستان
باستانشناسی .صص.213-229
شناختی نرگس تپه دشت گرگان .گنجینه نقشجهان.
واندنبرگ ،لوئی .)2992( .باستانشناسی ایران باستان .ترجمه
عباسی ،قربانعلی .)2931( .دستاوردهای باستانشناسی دشت
عیسی بهنام .چاپ سوم .تهران :دانشگاه تهران.
گرگان بزرگ (ورکان) .تهران :انتشارات ایران نگار.
وحدتی ،علیاکبر و رافایل بیشونه الف .)2939( .گزارش
عباسی ،قربانعلی ،جبرئیل نوکنده و حمید عمرانی رکاوندی.
مختصر فصل دوم کاوش در تپه چلو ،دشت جاجرم ،شمال شرقی
(2932ب) .مجموعۀ فلزی دورۀ مفرغ دشت گرگان :دستاورد
ایران .گزارشهای سیزدهمین گردهمآیی ساالنه باستانشناسی
باستانشناختی تپه بازگیر .نمایشگاه گزیدهای از یافتههای
ایران .تهران :انتشارات پژوهشگاه میراث فرهنگی .صص-911
باستانشناسی سالهای .2992-2931به کوشش معصومه
.911
مصلی .تهران :موزه ملی .صص.21-5
وحدتی ،علیاکبر و هانری پال فرانکفورت .)2993( .گزارش
مقدماتی گمانهزنی در تپه دامغانی سبزوار .مجله باستانشناسی و فرجامی ،محمد .)2931( .نویافتههای عصر مفرغ در خراسان
تاریخ .سال .11شماره ،19صص.91-22 جنوبی (مطالعه موردی :محوطه گوند باغستان فردوس) .مجموعه
Arne, T.s. (1945). Excavations at Shah Tepe, مقاالت دومین همایش باستانشناسی ایران .به اهتمام حسن
Iran. Stockholm. هاشمی زرجآباد .بیرجند :نشر چهاردرخت.
Arne, T.s. 1949. Excavations at Shah Tepe. کشیری ،الهه .)2991( .مجموعه فلزی روستای زیارت گرگان.
Iran. Syria, Vol, 26. No:3. Pp. 363-364.
چکیده مقاالت همایش بینالمللی باستانشناسی ایران :حوزه
پژوهشی پژوهشنامه خراسان بزرگ-| فصلنامه علمی64